۱۳۸۷ آذر ۲۳, شنبه

تحریفها و انحرافها در تاریخ‏نگاری عاشورا


پدیدآورنده: محمدجواد صاحبی ،

،
نهضت‏حسینی و رویدادهای عاشورای سال 61 هجری از جمله وقایعی است که بیش از همه رخدادهای تاریخی در فرهنگ مکتوب بشری مطرح بوده است، فرازهایی از تاریخ عاشورا در آثار اغلب نویسندگان و هنرمندان ملل جهان هر چند کوتاه و تحریف شده نشان از اهمیت، بزرگی و شگفت‏آفرینی این نهضت دارد.
تردیدی نیست که انگیزه‏های سیاسی و اجتماعی فراوانی برای تحریف این واقعه از همان آغاز وجود داشته که از مهم‏ترین آنها حاکمیت استبدادی مخوف حزب اموی بر سرزمین‏های اسلامی آن هم به مدتی نسبتا طولانی بوده است.
علاوه بر این، سایر حکومتهای مستبد و مفسد که منش و روش امویان و فرزندان ابوسفیان را پیشه خود ساخته بودند و فرهنگ جهادی و شهیدپرور حسین بن‏علی(ع) را در تضاد با منافع خود می‏دیدند، انگیزه‏ای نیرومند برای مسخ و تحریف تاریخ و فرهنگ عاشوراداشته‏اند.
منافع شخصی و گروهی عامل دیگری برای چنین رویکرد شوم نیز گردیده است. شگفت اینکه علی‏رغم همه این عوامل تاریخ و فرهنگ عاشورا تا به امروز سالمتر از هر رویداد دیگری در دسترس پژوهشگران قرار دارد.
عظمت این حقیقت هنگامی آشکار می‏گردد که انسان عصر صنعت‏با وجود بهره‏مندی از امکانات اطلاع‏رسانی نوین ناظر خبرسازی و تحریف فزاینده وقایع در رسانه‏های گروهی می‏گردد.
رمز این ماندگاری چیست؟
از منظر باورهای دینی، حسین(ع) مظهر اسماء الهی است، یاد او یاد خداست، و این گفته باری تعالی است: «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون‏». آری خدای سبحان حافظ نام و یاد و مکتب حسینی است.
اما از جهت تاریخی نیز عوامل بسیاری در صیانت از تاریخ عاشورا سهیم بوده‏اند، مهم‏ترین این عوامل نخست اخبار غیبی است که از پیامبر اکرم(ص) و امیرمؤمنان(ع) در باره ماجرای عاشورا به مردم رسیده است و پس از آنها روایاتی است که معصومین(ع) در این باره یادآور شده‏اند.
بزرگداشت واقعه عاشورا و برگزاری مجالس سوگواری سالار شهیدان توسط آن بزرگواران، سنتی را پایه‏گذاری کرد که همواره نام و یاد حسین(ع) و یارانش در خاطره‏ها زنده بماند.
علت دیگر این ماندگاری، اهلبیت‏حضرت اباعبدالله(ع) و بازماندگان حادثه کربلا بودند، کسانی که خود در آن واقعه عظیم حاضر بودند و رویدادها را به چشم می‏دیدند. این آزادگان در بند، به هنگام عبور از شهرهای گوناگون، بویژه در شهرهای کوفه و شام پرده تزویر از چهره دشمن دریدند و حقایق را برای همگان عریان ساختند; خطبه‏های آتشین و افشاگرانه خواهران و فرزندان امام حسین(ع) بویژه روشنگریهای حضرت زینب کبری(س) و امام سجاد(ع)، نمونه‏ای از این تحریف‏زدایی و صیانت از تاریخ عاشورا است.
علاوه بر این بزرگواران، کسانی از مجاهدان و جانبازان عاشورا که از معرکه جان سالم بدر برده‏اند، مشاهدات خود را به دیگران بازگو می‏کردند که یکی از آنها حسن مثنی فرزند امام مجتبی(ع) است که تا آخرین توان خویش با دشمن جنگید و پس از آنکه بر اثر زخمهای بسیار بی‏تاب و توان شد و به خاک و خون غلطید بوسیله یکی از بستگان مادری‏اش در سپاه دشمن، از معرکه بیرون برده شد و معالجه گردید.
همچنین کسان دیگری از اصحاب امام(ع) که به افتخار شهادت نائل نشده و از چنگ دشمن گریخته بودند این رسالت را به خوبی انجام دادند. مانند: «ضحاک ابن‏عبدالله بن‏قیس مشرقی‏» که در میانه راه نزدیک کربلا به امام حسین(ع) پیوست و در روز عاشورا تا آخرین لحظات با شهامت و شجاعت در برابر دشمن به پایداری پرداخت، بگونه‏ای که تحسین امام را برانگیخت و چون مقاومت‏خود را بی‏حاصل یافت، طبق قراردادی که با حضرت اباعبدالله(ع) بسته بود، صحنه رزم را ترک و بر پشت اسبی از پیش آماده جست و از معرکه جان سالم بدر برد.
جالب اینکه مورخان نخستین، بخش مهمی از روایات مربوط به روز عاشورا را از زبان همو نقل کرده‏اند.
البته، برخی از افرادی که در سپاه دشمن حضور داشتند، نیز بر اثر غرور و یا به جهت تنبه و بیداری وجدان، به افشای وقایع عاشورا پرداختند که «حمید بن‏مسلم‏» یکی از آنهاست. به هر حال این روایات به همت دو تن از شاگردان برجسته امام صادق(ع) به نامهای «لوط بن‏یحیی‏» معروف به «ابن مخنف‏» و «هشام بن محمد» مشهور به «کلبی‏» بطور جداگانه گردآوری شد.
بنا به دلایلی روایات ابی‏مخنف بیشتر به کتابها راه یافت و بعنوان مرجع و منبع موثق تاریخ عاشورا به تایید علمای عامه و خاصه رسید.
ابی مخنف از خاندان بزرگی است، جد او بنام «مخنف بن سلیم ازدی‏» نیز از اصحاب علی بن‏ابی‏طالب(ع) بود که در جنگ جمل علمداری را به عهده داشت و در همان جنگ به شهادت رسید.
ابی‏مخنف که از چنین خاندانی برخاسته بود، و از همان آغاز جانش با مهر علی(ع) و خاندان او پیوند یافته بود به جمع اصحاب امام صادق(ع) پیوست و شاید به دستور آن حضرت به گردآوری احادیث‏بویژه اخبار مربوط به واقعه کربلا همت گماشت. البته اصل این مقتل هم اکنون در دست نیست، فقط روایات او را می‏توان در کتابهای سیره و تاریخ از جمله «تاریخ طبری‏» و «ارشاد» شیخ مفید و دیگران یافت.
ناگفته نماند مقتلی را هم اکنون به او نسبت می‏دهند و به فارسی نیز ترجمه کرده‏اند، جعلی و فاقد اعتبار است و بقول محدث بزرگوار مرحوم حاجی میرزا حسین نوری برخی مطالب زشت و مخالف اصول مذهب را در بردارد که آن را دشمنان دین و جاهلین به جهت پاره‏ای از اغراض فاسد در کتاب مزبور داخل کرده‏اند، بدین سبب از اعتبار و اعتماد افتاده و بر گفته‏های آن هیچ اطمینانی نیست.
و براستی یکی از شگفتی‏های بزرگ تاریخ این است که بر خلاف تصور برخی از افراد ناآگاه، موار اختلاف در کتابهای معتبری که به زمان رخداد عاشورا نزدیک بوده‏اند بسیار ناچیز است. و بیشتر اختلافات و موارد مشکوک به همین چند قرن اخیر مربوط می‏شود، که شاید از عصر صفویه دورتر نباشد.
متاسفانه از آن دوره به بعد افرادی با انگیزه‏های گوناگون به جعل روایات و تحریف وقایع و حقایق نهضت عاشورا پرداختند. بعدها مطالب آنان به مذاق برخی از مداحان و روضه‏خوانها خوش آمد. بخصوص آنان که از این راه ارتزاق می‏کردند برای گرمی بازار خود به این مطالب ساختگی، شاخ و برگی افزودند و آنها را وسیله فریب عوام قرار دادند.
البته گاه افرادی ناآگاه به انگیزه کسب پاداش به این موارد دامن زده‏اند و آثار و یا مطالبی نحیف و سست را برای برانگیختن احساسات و عواطف مردم نشر داده‏اند.
تردیدی نیست که ساده‏دلی و کژاندیشی سبب گمراهی و گمراهگری آنان شده است زیرا پنداشته‏اند که تاکید اهلبیت(ع) بر تعزیه‏داری و تعظیم شعائر حسینی، بهره‏گیری از هر وسیله‏ای را برای این هدف مجاز می‏سازد. درست است که گریاندن مؤمنین بر مصائب حضرت اباعبدالله(ع) از عبادات بسیار پسندیده شرع مقدس است و در این باره روایات صحیح بسیاری از ائمه معصومین (صلوات علیهم اجمعین) وارد شده است. احادیثی که ذاکران و شاعران و مرثیه‏سرایان و سوگواران حسینی را سزاوار پاداشهای بزرگ می‏شمارد، این احادیث‏به اندازه‏ای فراوان است که فصلهای نسبتا گسترده‏ای از کتابهای روایی را در بر گرفته است.
اما بر آگاهان پوشیده نیست که از نظر شارع مقدس مقبولیت هر عملی در گرو رعایت تقوا و پرهیز از گناه می‏باشد.
محدث بزرگ حاجی میرزا حسین نوری(ره) که در عصر خویش پرچم مبارزه با تحریف تاریخ و معارف حسینی را برافراشت در کتاب پر ارج «لؤلؤ مرجان‏»، با اذعان به مطالب یاد شده عباراتی به این مضمون نگاشت:
«اما چون نقل مصائب حضرت سیدالشهدا(ع) و اصحاب آن حضرت از عبادات بشمار می‏آید و شرط قبولی عبادات قصد قربت است، سزاوار است ذاکرین مصائب اهل بیت پیامبر(ص) و اصحاب آنها، رضایت‏حضرت حق را در نطر داشته باشند و نیت‏خود را به انگیزه‏های مادی نیالایند. اخلاص در عمل و پرهیز از ریا در عبادات نیز از شرایط صحت است‏».
این محدث بزرگوار از این که برخی نادانان و یا عالم‏نمایان موازین شرعی را در نقل وقایع رعایت نمی‏کنند و با نام دین و به طمع ثواب، به نشر اکاذیب می‏پردازند به شگفت آمده، از این رو فصلی از کتاب خود به نقل روایاتی در باره قبح دروغ و سزای دروغگو اختصاص داده است و در پی آن مقتل‏نگاران و روضه‏خوانان را به محاکمه کشیده و از آنها پرسیده است که چگونه با وجود این نصوص صریح، برای انجام عملی مستحب، مرتکب گناهی بزرگ می‏شوند؟ بویژه آنکه دروغ به اوصیا و اهلبیت پیامبر از اعظم کبائر است و چنانکه در احکام صوم آمده مبطل روزه می‏باشد. او دو کتاب «روضة الشهدا» و «اسرار الشهادة‏» را مورد انتقاد قرار داده و آن دو را منشا تحریفات و انحرافات در این باره می‏داند.
اما باید افزود که پیش از دو کتاب یاد شده، روایاتی ضعیف و آثاری مجعول وجود داشته و همانها دست‏مایه تالیفات اخیر شده است. چنانکه شخصی به نام‏«حسین بن‏حمدان خصیبی‏» متوفای‏334 ه که از اهالی حلب بوده و از غلات شیعه به شمار می‏آمده کتابی تالیف کرده با عنوان «هدایة الکبری‏» که ضمن شرح زندگی سایر امامان شیعه، فصلی را نیز به قیام امام حسین(ع) اختصاص داد که پر از روایات جعلی و شاذاست، روایاتی که با دو و یا سه واسطه به امام محمد باقر(ع) و امام صادق(ع) می‏رسد. همچنین داستانهایی در آن آمده است که با روایات صحیح و معتبر تناقض دارد و جعلی بودن آنها آشکار است.
مطالب اینگونه آثار به دیگر کتابها راه یافته و بر سر زبان مرثیه‏خوانها افتاده و در نتیجه تحریفاتی زشت را در وقایع عاشورا شایع ساخته است. نوشته‏اند یکی از آثار مجهول مجعول به دست مرحوم فاضل دربندی رسید بی‏تامل مطالب آن را با مطالبی از روضة الشهدای واعظ کاشفی درآمیخت و به مدد ذوق و سلیقه خویش آن را به نوعی پرورید که بر ذائقه عوام و مرثیه‏سرایان و روضه‏خوانان خوش رسید!
مطالبی از شمار عروسی قاسم، جمال ساربان، فضه و شیر، مرغ خون‏آلود و فاطمه صغری، داستان علی‏اکبر و لیلا، و قصه‏پردازیها و خیالبافی‏های دیگر که نه تنها دروغ بودن همه آنها واضح است‏بلکه وقوع آن در یک نیم روز غیر ممکن می‏نماید.
بگذریم از گزارشهای مبالغه‏آمیزی چون شمار لشکریان کوفیان که او حدود آنان را تا به ششصدهزار سواره‏رو و دو کرور پیاده‏رو رسانده است!
و چون وقایع نادرست زیاده از حد نقل می‏کند، برای این که از تعجب و استبعاد خواننده بکاهد و این شبهه را پیش نیاورد که چگونه در یک نیم روز این همه حوادث روی داده است، ناگزیر طول روز عاشورا را افزایش می‏دهد و آن را به هفتاد و دو ساعت می‏رساند!!
این افسانه‏سازی‏ها و دروغ‏پردازیها به همراه مسخ و تحریفهایی که در انگیزه‏ها و اهداف نهضت‏حسینی به عمل آمده، چنان ضربه مهلکی بر مکتب اهل بیت وارد کرد که بی‏مبالغه از ضربات ظلمه و قتله کربلا کمتر نبوده است، و اگر نبود روشنگریهای محدثان بزرگی چون حاجی نوری و تحریف زداییهای مصلحان مجاهدی چون، شهید مرتضی مطهری، سید محسن امین عاملی و دیگر احیاگران تفکر دینی، بخش مهمی از زحمات و جانفشانیهای حضرت اباعبدالله(ع) و شهدای کربلا توسط تحریفگران و منحرفان ضایع شده بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر